این آرم بر گرفته از یکی از اشکال در توپولوژی ریاضی است که به “حلقه های بورومین” (Borromean Rings) معروفند. در ریاضیات، حلقه های بورومین از سه حلقه دایره ای توپولوژیک تشکیل شده اند که به هم وصل هستند ولی با خارج کردن هر یک از حلقه ها دو حلقه دیگر بطور خودکار از هم جدا می شوند. به بیان دیگر هر دو حلقه از این سه حلقه هیچ اتصالی با هم ندارند ولی با اینحال تمامی سه حلقه به هم وصلند. شاید در عالم واقعیت چنین مسئله ای امکان پذیر نباشد و حلقه بورومین یکی از زیر مجموعه های دسته ای است که بنام “اتصالات برانیان”(Brunnian Links) شناخته می شود. گرچه در نگاه اول به حلقه های بورومین، چنین به ذهن متبادر گردد که می توان در عالم واقع با سه حلقه معمولی چنین شکلی را ساخت ولی از دیدگاه هندسی چنین مسئله ای غیر ممکن است.
فریدمن و اسکودا (۱۹۸۷) ثابت کرد که دسته خاصی از اتصالات برانیان (مشتمل بر حلقه بورومین) نمی توانند دایره کامل باشند. اگر فرض کنیم که دوایر ۱ و ۲ در دو نقطه تقاطع یکدیگر را لمس می کنند پس می بایست یا در یک صفحه و یا در یک دایره قرار گیرند. در هر دو حال؛ حلقه سوم میبایست چهار بار از این صفحه یا دایره بگذرد بدون آنکه در آن قرار گیرد و این غیر ممکن است.
اما اگر این حلقه های دایره ای حالت بیضی داشته باشند این مسئله میسر می گردد. این مسئله شاید در قالب “ بی قاعدگی اختیاری کوچک” ( Arbitrarily small eccentricity) بگنجد به این معنا که جدای از آنکه این حلقه ها تا چه حد به حالت دایره ای نزدیک باشند ولی مادامیکه حالت دایره ای درست و دقیقی نداشته باشند می توانند اتصالات بورومین را بسازند به شرط آنکه بدرستی مستقر گردند؛ با دوایر نازکی که از سیم های کشسان منعطف ساخته شده اند می توان این حلقه ها را ساخت.
نام “حلقه های بورومین” به خانواده اشرافی بورومئو در ایتالیا گره خورده است. نماد و سنگ نوشته های حجاری شده قرن هفتم این اشکال را نشان می دهند. از حلقه های بورومین در نوشته ها و جاهای مختلفی برای نشان دادن قدرت اتحاد استفاده شده است؛ مثلاً در حیطه هنر. بطور خاص از برخی از آنها بعنوان نمادی از تثلیث استفاده شده است. روانشناس معروف ژاک لاکان الهام مستتر در حلقه های بورومین را بعنوان مدلی از توپولوژی “فردیت انسانی” یاد می کند که هر حلقه آن یکی از اجزاء لاکانی از واقعیت را نشان می دهد ( این نماد ها عبارتند از “حقیقی” / real؛”خیالی” / Imaginary؛” رمزی” یا “سمبلیک” / symbolic).در اروپای قرون وسطی و دوران رنسانس شماری از تصاویر و نشانه های بصری یافت شدند که حاوی سه مؤلفه در آمیخته در هم بودند به همان شکلی که در حلقه های بورومین دیده می شود. مثلاً نماد سنگی استورا هامرز ( Stora Hammars) مربوط به زمان وایکینگ ها در سوئد.
و یا سمبل تثلیث مسیحیت مربوط به قرن سیزدهم.
علامت سنگی استورا هامرز متشکل از سه مثلث درهم تنیده است که نمادی از هرانگ نیر ( hrungnir) جنگجویی معروف به خروس جنگی در نورس باستان است و طبق روایات قاتل تور (Thor) می باشد که با چکش خود وی را به قتل رساند. قلب هرانگ در واقع همان نماد یا والکنوت است که از سه مثلث درهم تشکیل شده است.
این نماد ارتباط نزدیکی با تناسخ و نماد ۹ جهان دارد و از جمله نمادهای ما در بین نورس و سلتیک و وایکینگ محسوب می گردد. آنطور که در شکل دیده می شود ۹ مثلث نمادی از ۹ جهان هستند.
برخی از شرکتهای بزرگ جهان تجارت از این نماد استفاده می نمایند که دقیقاً بحث تناسخ و چرخه حیات را در نظر دارند. مفهوم مستتر در این نماد آن است که شرکت فوق هیچگاه از بین نخواهد رفت و فقط سرمایه ها از شرکتی به شرکت دیگر انتقال پیدا می کنند. اگر به این اصل فیزیکی معتقد باشیم که “ انرژی در عالم از میان نمی رود بلکه از شکلی به شکل دیگر بدل می گردد” شاید مفهوم منابع (resource) در منظر عام و کلی آن به هر شکلی و صورتی که باشند از جمله منابع انسانی؛ اقتصادی؛ مالی؛ معنوی؛ تجربی و اداری و اجرایی هیچگاه از میان نمی روند و همیشه ارتباطی تنگاتنگ و محیرالعقول با یکدیگر دارند.
کارل هرمن بران (Karl Hermann Brunn) (1939-1862) ریاضی دان آلمانی است که بخاطر کارهایش در هندسه محدب یا Convex Geometry و فرضیه گره یا Knot theory معروف است. او در رم بدنیا آمد و در مونیخ بزرگ شد. او به تحصیل ریاضیات و فیزیک در دانشگاه لودویک ماکسیمیلیان در مونیخ پرداخت و در سال ۱۸۸۷ با رساله ای بنام “ درباب بیضی ها و اشکال تخم مرغی” فارغ التحصیل گردید. نام حلقه های برانیان به احترام او و کارهایش بر روی این دسته از حلقه ها گذاشته شده است.به نظر مدیر مؤسسه مطالعاتی و دفتر ارزیابی شنوایی ایلیا فتوح این آرم نمادی از اتحاد و همبستگی و پیوستگی در حیطه علوم شنوایی و حوزه شنوایی شناسی است. این سمبل نشانه ای از پایداری، بالندگی و پایندگی علم بطور اعم و شنوایی شناسی بطور اخص می باشد. این مهم در سایه اتحاد و اتصال خاص و ویژه بین ارکان متفاوت و حوزه های مطالعاتی و تخصصی مختلف میسر است. در نگاه کلی می توان هر حلقه را بترتیب نشانه ای از “علم ”، “تجربه” و “هنر” دانست که ابقاء و بقای حوزه علمی شنوایی در مفهوم عام آن را ممکن می سازد. در حیطه بسیار جزئی و تخصصیِ “گوش و شنیدن” این سه حلقه نمادی از “آناتومی” ، “فیزیولوژی” و “سایکولوژی / روانشناسی” هستند. شک نیست که نبود هر یک از حلقه ها ساختار کلی را برهم می ریزد و ارتباط هر حلقه منفرد به گونه ای خاص تعامل و برهم کنش دو حلقه دیگر را نیز رقم می زند.
توپولوژی ریاضی
توپولوژی در بسیاری از شاخه های ریاضیات بکار می رود مثل معادلات دیفرانسیل، سیستم های دینامیک، فرضیه گره و سطوح رینه مان در تحلیل پیچیده. همینطور در تئوری رشته ها در فیزیک و برای شرح ساختار فضا – زمان عالم و کائنات کاربرد دارد.توپولوژیِ جبر، حوزه ای از ریاضیات است که از ساختارهای جبری برای مطالعه تبدیل در اشیاء هندسی بهره می برد. در اینجا از توابع ( یا نقشه ها ) برای تجلی تبدیل های مستمر استفاده می شود. توپولوژی در فیزیک نیز مورد استفاده دارد. در واقع پیش نیاز اغلب مفاهیم فیزیکی، ریاضیات است. مثلاً در مکانیک کوآنتوم از فضای هیلبرت استفاده می شود که برای فرمول بندی/ فرمولاسیون دقیق و توپولوژی نیازمند است. اما بسیاری از مفاهیم مکانیک کوآنتوم هم برای درک به توپولوژی نیاز ندارند.از توپولوژی در زندگی روزمره استفاده می شود. مثلاً توپولوژی نقش عمده ای را در عملکرد شبکه ها بازی می کند و می تواند به کم کردن هزینه های عملیاتی و نگهداری ( مثلاً در کابل کشی) کمک کند.